سایت عاشقانه تنهایی
彡به سایت عاشقانه خوش آمدید彡
رفتم نشستم کنارش گفتم :
برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟ گفت : بفروشم که چی ؟
تا دیروز می فروختم که با پولش آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ،
با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟
تا دیروز می خریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...!
اشکاشو که پاک کرد یه گـل بهم داد گفت :
بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .
:ادامه مطلب:
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
قالب ساز آنلاین |